ﺳﺎﺩﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺳﺎﺩﻩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﯾﺪ ...


ﺩﺧـــﺘﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻋﺸـــﻖ ﺍﻭﻟﺸﺎﻥ ﺳــﺎﺩﻩ ﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ

ﺍﻧﮕﺎ ر ﺳــﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺪ ، ﺳـﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ


ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺑﺎ ﺷﯿﻄﻨتــــ ﺍﺳﺖ

ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺨــﻨﺪﺩ ﺣــﻘﯿﻘﯽ ﺍﺳﺖ ...

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﻢ ﻏﻠﯿﻆ ﺁﺭﺍﯾــﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺯﺭﻕ ﻭ ﺑﺮﻕ ﺗﺮﯼ ﻣﯽ ﭘﻮﺷــﺪ

ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺗﻮﯼ ﻋﮑــﺲ ﺑﺎ ﻏــﺮﻭﺭ ﺩﻭﺧــﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ

ﺑﺪﺍﻥ ﺧــﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﻘﯿﻘـﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ

ﺑﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﻋﻤﯿﻖ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺳــﺎﺩﮔﯽ ﻫﯿﭽﮑــﺲ ﭼﺸﻤﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﺩ


ﻫﯿﭻ ﻣـــﺮﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﭘﺴﻨﺪﺩ

ﻫﯿﭻ ﻣـــﺮﺩ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺍﯼ ﺭﺍ ﻗﻬـــﺮﻣﺎﻥ ﻓﺮﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ

ﺩﯾﮕــــﺮ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣــﺮﺩﯼ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺑﺒﯿﻨﺪﺕ


ﭼﻬﺎﺭ ﺷــﺎﻧﻪ ﺑﺎﺷﯽ ، ﻗـﺪ ﺑﻠﻨﺪ ، ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﭽــﻨﺎﻧﯽ

ﺩﺧــﺘﺮﻫﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﻋﺸـــﻖ ﺍﻭﻟﺸﺎﻥ ﺳــﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ


ســــاده ها را ســــاده نگه دارید ...

عاشــــقی ابـــــراز کن ...

نه کــــم باش نه زیـــاد ...

خودتـــــ باش ، خســــته ای کتمــــان نکن ...

ناراحـــــتی حرفــــــ بزن ...

عاشــــقی ابـــــراز کن ...

همــــه ی اندازه ها رو رعــــایتــــ کن ...

خودتــــ باش خـــودش باشه ...

متفــــــاوت دوستــــ نداشــــته باش ،

معــــمولی دوستــــ باش که خـــــفه نشه زیر فــشار احساستــــ ....

که ســـــرد نشـــی از نفهـــمیدن احـــــساستــــ ...



بهش بگو چقدر دوسش داری .....


وقتی یه زن باهات بحث میکنه،
غر میزنه،
قهر میکنه،
دلش میگیره،
از دستت گریه میکنه،
... میگه...میگه...میگه و اشکش سرازیر میشه و ،
مجبورت میکنه حرفشو گوش بدی،
خوشحال باش!
براش مهمی که اینجوریه!
اگه همش صدات میکنه،
اگه دوسش داری،
ذوق کن..
چون خیلی دوستت داره ....
سکوت یه زن خیلی معنی داره .....
یعنی:
خسته شده ...
دیگه کم آورده ..
دیگه تموم شده ..
یعنی نا امیـــــــــــــــــــــد شده .....
اگه مردی..
اگه عاشقشی...
قدر مهربونیاش رو بدون..
بزار از ابراز عشقش به تو انرژی بگیره ....
بزار واست بخنده و تو بهش بگو که عاشقِ خنده هاشی .....
بهش بگو چقدر دوسش داری .....
زن به همین راحتی آروم میگیره .....
تو فقط یه کم مـــــــــــــــــــــــــرد باش ...............

حرف دل...


از خودم متنفرم...برای اینکه هنوز به تو فکر میکنم...هنوز نگرانت میشوم...هنوز دلتنگت میشوم...و هنوز دوستت دارم...از خودم متنفرم!!!


============


گمان میکردم وقتی نباشم دلت میگیرد یک روز.یک ماه.یک سال از رفتنم میگذرد چه خیال بیهوده ای ست.وقتی دلت با دیگریست...


==============


نیوتون اگر جاذبه را میفهمید معشوقه اش در دفتر خاطراتش نمی نوشت اشک های من هم روزی روی زمین افتاد اما او سیب را ترجیح داد


==============


خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی بگو ما هم بخندیم اما هرگز نگفتن
 چرا غصه میخوری...بگو تا ما هم بخوریم..


==============


گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای خودم فاتحه ای بفرستم شادی اش ارزانی کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکنند.


===========


از درد و دلت فقط درد سهم من شد و دلت سهم دیگری...

===========


دستانت را دور گردنم حلقه کن!
این دوست داشتنی ترین شالگردن شبهای سرد من است...



===========


بغض هایم را به آسمان سپرده ام
خدا بخیر کند باران امشب را...





اتفاق...


نمی دانم اگر روزی کوچه علی چپ



مشمولِ طرح ترمیمِ بافت فرسوده شود . . .


وقتی "مــــن و تــــو" پس از مدت ها ،


یکدیگر را بر حسب اتفاق ببینیم . . .


چه خاکی بر سر خواهیم کرد . . . ؟!؟!

حرف دلم



سلام...

بعد از یه غیبت تقریبا طولانی دوباره اومدم ...

مرسی از اون دوستایی که تو این مدت تنهام نذاشتن و فراموشم نکردن فدای همتون.


مرا اينگونه باور کن :

کمي خسته کمي تنها

کمي از ياد رفته، کمي مغرور

کمي بي کَس ? کمي گستاخ

کمي سر خوش

کمي . . .
.
.
.
قبول دارم

کمي باور کردنم سخته !!!

عشق هاي كوچك...


دختر: دوست دختر جدیدت خوشگله

(در ذهنش می گوید: آیا واقعا از من خوشگلتره؟؟؟) پسر: آره خوشگله ...!!

(در ذهنش: اما تو هنوز زیباترین دختری هستی که میشناسم)

 دختر: شنیدم دختر شوخ طبع و جالبیه(درست اون چیزی که من نبودم)

پسر: آره همینطوره

 (اما در مقایسه با تو، اون دختر هیچی نیست) دختر: خب پس امیدوارم ...

شما دو تا با هم بمونید (اتفاقی که برای ما رخ نداد)

پسر: منم برات آرزوی خوشبختی دارم (چرا این پایان رابطه ما شد ...؟؟؟)

دختر: خب ... من دیگه باید برم ... (قبل از اینکه گریه م بگیره)

 پسر: آره منم همینطور ... (امیدوارم گریه نکنی)

 دختر: خدافظ.... (هنوزم دوست دارم و دلم برات تنگ میشه)

پسر: باشه خدافظ (هیچ وقت عشقت از قلبم بیرون نمیره)... هرگز.

دوستت دارم...

عجب کلمه ی عجیبی است


این "دوستت دارم"


هر کس که میگوید عاشق تر میشود


و هر کس که میشنود بی تفاوت تر میشود...!

حرفاي عاشقي.........

نمی دانم چه شد که قلبم را تصاحب کردی........!!!!!!

سلطان قلبم شدی............

ولی می دانم که حال بدون وجود تو حتی لحظه ای نمی توانم زندگی کنم.......!!!!!!!!

وجودت مثل اکسیژن برایم ضروری است.......

شده ای پاره ای از جسمم.......وقتی نیستی انگار چیزی کم دارم...

دستم را در دستانت می فشارم و به امید آینده درکنارت قدم برمی دارم.......

اتفاقات تلخ و گذر زمان چه اهمیتی دارد.......؟؟؟؟

مهم این است که من تورا دارم...........................

خيلي قشنگه حتما بخونين


پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!

دختر: توباز گفتی ضعیفه؟...


پسر: خب… منزل بگم چطوره؟

دختر: وااااای… از دست تو!...

پسر: باشه… باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟

دختر:اه…اصلاباهات قهرم.

پسر: باشه بابا… توعزیز منی، خوب شد؟… آشتی؟

دختر:آشتی… راستی گفتی دلت چی شده بود؟

پسر: دلم! آها یه کم می پیچه…! ازدیشب تاحالا.

دختر: … واقعا که!

پسر: خب چیه؟ نمیگم مریضم اصلا… خوبه؟

دختر: لوووس!

پسر: ای بابا… ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!

دختر: بازم گفت این کلمه رو…!

پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم… هی نقطه ضعف میدی دست من!

دختر: من ازدست توچی کارکنم؟

پسر: شکرخدا…! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم… لیلی قرن بیست ویکم من!

دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!

پسر: صفای وجودت خانوم!

دختر: می دونی! دلم… برای پیاده روی هامون… برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها… برای بوی کاغذ نو… برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه… آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!

پسر: می دونم… می دونم… دل منم تنگه… برای دیدن آسمون چشمای تو… برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم… برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!

دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون”

پسر: آره… آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!

دختر: ولی من که بور بودم!

پسر: باشه… فرقی نمی کنه!

دختر: آخ چه روزهایی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده… وقتی توی دستام گره می خوردن… مجنون من…

پسر: …

دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟

پسر: …

دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…

پسر: …

دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا نمناکه… فدای توبشم…

پسر: خدا… نه… (گریه)

دختر: چراگریه میکنی؟

پسر: چرا نکنم… ها؟

دختر: گریه نکن … من دوست ندارم مرد گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… بخند… زودباش…

پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم…

دختر: بخند… و گرنه منم گریه میکنماا

پسر: باشه… باشه… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی نمی تونم بخندم

دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟

پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم…

دختر: چی…؟ زودباش بگو… آب از لب و لوچه ام آویزون شد …

پسر: …

دختر: دوباره ساکت شدی؟

پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… ویه بغض طولانی آوردم…!

تک عروس گورستان!

پنج شنبه ها دیگه بدون تو خیابونها صفایی نداره…!

اینجاکناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…
نه… اشک و فاتحه
نه… اشک و فاتحه و دلتنگی

امان… خاتون من! توخیلی وقته که…
آرام بخواب بای کوچ کرده ی من…

دیگر نگران قرصهای نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از بی خوابیم نباش…!

نگران خیره شدن مردم به اشک های من هم نباش..۰!

بعد از تو دیگر مرد نیستم اگر بخندم…
اما… تـو آرام بخواب…

به چشمهايت بگو...


بـه چـشـمـهـایـت بگــو . . . 

نـگـاهـم نـڪـنـنـد ... 

بـگـو وقـتـے خـیـره ات مـے شـوم 

سرشـاטּ بـه ڪـار خـودشـاטּ بـاشـد . . . ! 

نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـے خـجـالـت مـے ڪـشـم هـا . . . 

نـه !
حـواسـم نـیـسـت . . .
 عـاشـقـت مـی شـوم . . .

عاشقانه



هَـمیشه بـآید کَسـی باشد

کـــہ  مــَعنی سه نقطه‌هاے انتهاے جمله‌هایَتـــ را بفهمد

هَـمیشه بـآید کسـی باشد

تا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چـآنه‌ات بفهمد

بـآید کسی باشد

کـــہ  وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد

کـــہ  اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...

کسی بـآشد

کـــہ  اگر بهانه‌گیـر شدے بفهمد

کسی بـآشد

کـــہ  اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن

بفهمد به توجّهش احتیآج داری
 
بفهمد کـــہ درد دارے

کـــہ زندگی درد دارد

بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ

بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران...


براے یك آغوشِ گَرمــ تنگ شده است

همیشه باید کسی باشد

همیشه...!

عاشقانه

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی اش، آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد او به عیادتش رفت و در میان صحبت هایش از درد چشم خود نالید.

بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش میرفت و همچنان از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود، که آبله آن را از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم می گفتند: چه خوب! عروس نازیبا، همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

20 سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت. مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند!

مرد گفت: من کاری جز شرط عشق به جا نیاوردم.



بيوگرافي مرلين مونرو

او یکم ژوئن سال ۱۹۲۶ با نام «نورما جین مورتنسون»، در لس‌آنجلس بدنیا آمد، پدرش پیش از تولد او خانواده را ترک کرده بود و مادرش در پی شکست در رابطه‌ای غیراخلاقی به دلیل مشکلات روحی راهی تیمارستان شد و «نورما جین» از همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.

«مونرو» در سن ۱۶ سالگی برای رهایی از زندگی در پرورشگاه، مجبور می‌شود تا با کارگر یک کارخانه ازدواج کند ولی تنها ۴ سال بعد با ورود به هالیوود، از همسرش جدا می‌شود و از همان زمان نام خود را به «مرلین مونرو» تغییر می‌دهد.
او در اوج شهرت و در سن ۲۹ سالگی با «آرتور میلر»، نمایشنامه‌نویس آمریکایی ازدواج می‌کند و از همان زمان به آیین یهودیت می‌پیوندد ولی این ازدواج نیز تنها ۶ سال به طول می‌انجامد.

یک سال بعد جسد «مونرو» در خانه‌اش در کالیفرنیا پیدا می‌شود، علی‌رغم آنکه مرگ او در آنزمان مصرف بیش از حد دارو‌های خواب آور اعلام شد ولی همواره این شبهه وجود داشته است، که او توسط خانواده کندی‌های به قتل رسیده است، گفته می‌شد که او با «جان.اف. کندی»، رییس جمهور آمریکا و برادرش «رابرت کندی» روابط غیراخلاقی داشته و تهدیدی برای موقعیت سیاسی آنها به شمار می‌رفته ولی این اتهام هیچگاه به اثبات نرسید.

—————-

 مریلین مونرو که بود

“مریلین مونرو” با نام اصلی “نورما جین مورتنسون” در سال ۱۹۲۶ در لس آنجلس به دنیا آمد. پدرش “ادوارد مورتنسون” پیش از تولد او خانواده اش را ترک می کند. مادرش “گلیدیز بیکر” که در لابراتوار فیلم کار می کرد، پس از یک شکست عشقی، دچار افسردگی و مشکلات روحی شده و در یک آسایشگاه روانی بستری می شود. به همین دلیل نورمای ۹ ساله بی سرپرست را به یتیم خانه می سپارند.

“نورما جین” پس از دو سال زندگی در یتیم خانه مدتی با دوستان خانوادگی شان”گریس مک کی” و سپس ” آنا لوور” زندگی می کند. او دوباره در ۱۶ سالگی مجبور می شود به یتیم خانه برگردد. برای فرار از زندگی در یتیم خانه فقط یک راه وجود داشت و آنهم ازدواج بود.

مرلین مونرو

“نورما جین” برای نجات یافتن از زندگی ملال آور و بی روحش در ۱۶ سالگی با همسایه شان” جیمز داهرتی” که کارگر یک کارخانه بود ازدواج کرد. این ازدواج بیش از چهار سال به طول نیانجامید.

“نورما جین” قبل از شروع به بازیگری و خوانندگی مدتی مدل عکاسی و طراحان لباس بود. در این مدت او نامش را به “نورما جین بیکر” که برگرفته از نام خانوادگی مادرش بود، تغییر داد.

در سال ۱۹۵۵ “مریلین مونرو” بدلیل ازدواج با ” آرتور میلر” نمایشنامه نویس آمریکایی به آئین یهودیت گروید. این ازدواج در سال ۱۹۶۱منجر به طلاق شد.

“مریلین مونرو” مشهورترین ستاره هالیوود در قرن بیستم، یکسال بعد در کالیفرنیا به طرز مرموزی درگذشت. علت مرگ او را مصرف بیش از حد داروهای خواب آور تشخیص دادند. ولی هنوز این ابهام وجود دارد که او خودکشی کرده و یا کشته شده است.

زندگی هنری مریلین مونرو به روایت ارقام

ژوئن ۱۹۴۶: “دیوید کانوور” عکاس “نورما جین” را کشف می کند. عکس هایی که او از “نورما جین” انداخته بود، برای اولین بار در یک مجله ای به نام یانک چاپ می شود.

ژوئیه ۱۹۴۶ : اولین مصاحبه اش با کمپانی ” فاکس قرن بیستم” و اولین تست بازیگری اش

اوت ۱۹۴۶: اولین قراردادش را با کمپانی فاکس امضا می کند، و نامش را به “مریلین مونرو” بر می گرداند.

سپتامبر۱۹۴۶: از شوهرش “جیمز داهرتی” طلاق می گیرد.

مارس۱۹۴۸: بستن قرارداد با کمپانی” کلمبیا پیکچرز”

اکتبر۱۹۴۹: قرارداد با کمپانی” مترو گلدوین مایر” و بازی در فیلم جنگل آسفالت ساخته “جان هیوستون” برای این کمپانی

دسامبر۱۹۵۰: یک قرارداد هفت ساله با کمپانی فاکس می بندد.

مارس ۱۹۵۱: مجری مراسم اسکار

آوریل۱۹۵۲: عکسش برای روی جلد مجله لایف چاپ می شود.

دسامبر ۱۹۵۴: دفتر فیلمسازی خودش را با نام “مریلین مونرو پروداکشن” تاسیس می کند.

ژانویه ۱۹۶۱:آخرین فیلم او و “کلارک گیبل” با نام ناجورها بر اساس فیلمنامه ای نوشته شوهر سابقش ” آرتور میلر” به نمایش در می آید.

۱ ژوئن۱۹۶۲: برای آخرین بار در یک جای عمومی دیده می شود.

۵ اوت ۱۹۶۲: جسدش را روی تختش در خانه اش می یابند.

فیلم های مطرح مریلین مونرو

همه چیز درباره ایو (جوزف ال منکیه ویچ)

جنگل آسفالت( جان هیوستون)

چگونه می توان با یک میلیونر ازدواج کرد( ژان نگولسکو)

آقایان مو طلائی ها را ترجیح می دهند(هاوارد هاوکس)

رودخانه بدون بازگشت(اتو پره مینجر)

خارش هفت ساله( بیلی وایلدر

بعضی ها داغشو دوست دارن( بیلی وایلدر)

بیا عشق بورزیم ( جورج کیوکر)

ناجورها(جان هیوستون)

بهترین های مریلین مونرو

محبوب ترین هنرمند: گویا، پیکاسو و میکل آنژ

محبوب ترین موسیقیدان: لوئی آرمسترانگ، موتزارت و بتهوون

محبوب ترین نویسنده: داستایوفسکی، جی دی سالینجر و جورج برنارد شاو

محبوب ترین نمایشنامه: مرگ یک دستفروش(آرتور میلر) و اتوبوسی به نام هوس(تنسی ویلیامز)

محبوب ترین فروشگاه: الیزابت آردن، هرودس، مارکس و اسپنسر و تیفانی

محبوب ترین هنرپیشه مرد: کلارک گیبل، چارلی چاپلین، چارلز لاتن و کری گرانت

محبوب ترین هنرپیشه زن: گرتا گاربو، جینجر راجرز، الیویا دو هاویلند

محبوب ترین خواننده: فرانک سیناترا

محبوب ترین رنگ: سفید، مشکی، قرمز و بژ

محبوب ترین غذا: خاویار

محبوب ترین محصول آرایشی: مرطوب کننده Nivea

محبوب ترین عطر: شانل No.5

 

عاشقانه

دوستت دارم به 100 زبان مختلف دنيا

English - I love you
Afrikaans - Ek het jou lief
Albanian - Te dua
Arabic - Ana behibak (to male)
Arabic - Ana behibek (to female)
Armenian - Yes kez sirumen
Bambara - M'bi fe
Bangla - Aamee tuma ke bhalo aashi
Belarusian - Ya tabe kahayu
Bisaya - Nahigugma ako kanimo
Bulgarian - Obicham te
Cambodian - Soro lahn nhee ah
Cantonese Chinese - Ngo oiy ney a
Catalan - T'estimo
Cheyenne - Ne mohotatse
Chichewa - Ndimakukonda
Corsican - Ti tengu caru (to male)
Creol - Mi aime jou
Croatian - Volim te
Czech - Miluji te
Danish - Jeg Elsker Dig
Dutch - Ik hou van jou
Esperanto - Mi amas vin
Estonian - Ma armastan sind
Ethiopian - Afgreki'
Faroese - Eg elski teg
Farsi - Doset daram
Filipino - Mahal kita
Finnish - Mina rakastan sinua
French - Je t'aime, Je t'adore
Gaelic - Ta gra agam ort
Georgian - Mikvarhar
German - Ich liebe dich
Greek - S'agapo
Gujarati - Hoo thunay prem karoo choo
Hiligaynon - Palangga ko ikaw
Hawaiian - Aloha wau ia oi
Hebrew - Ani ohev otah (to female)
Hebrew - Ani ohev et otha (to male)
Hiligaynon - Guina higugma ko ikaw
Hindi - Hum Tumhe Pyar Karte hae
Hmong - Kuv hlub koj
Hopi - Nu' umi unangwa'ta
Hungarian - Szeretlek
Icelandic - Eg elska tig
Ilonggo - Palangga ko ikaw
Indonesian - Saya cinta padamu
Inuit - Negligevapse
Irish - Taim i' ngra leat
Italian - Ti amo
Japanese - Aishiteru
Kannada - Naanu ninna preetisuttene e

Kapampangan - Kaluguran daka
Kiswahili - Nakupenda
Konkani - Tu magel moga cho
Korean - Sarang Heyo
Latin - Te amo
Latvian - Es tevi miilu
Lebanese - Bahibak
Lithuanian - Tave myliu
Malay - Saya cintakan mu / Aku cinta padamu
Malayalam - Njan Ninne Premikunnu
Mandarin Chinese - Wo ai ni
Marathi - Me tula prem karto
Mohawk - Kanbhik
Moroccan - Ana moajaba bik
Nahuatl - Ni mits neki
Navaho - Ayor anosh'ni
Norwegian - Jeg Elsker Deg
Pandacan - Syota na kita!!
Pangasinan - Inaru Taka
Papiamento - Mi ta stimabo
Persian - Doo-set daaram
Pig Latin - Iay ovlay ouyay
Polish - Kocham Ciebie
Portuguese - Eu te amo
Romanian - Te ubesk
Russian - Ya tebya liubliu
Scot Gaelic - Tha gra\dh agam ort
Serbian - Volim te
Setswana - Ke a go rata
Sindhi - Maa tokhe pyar kendo ahyan
Sioux - Techihhila
Slovak - Lu`bim ta
Slovenian - Ljubim te
Spanish - Te quiero / Te amo
Swahili - Ninapenda wewe
Swedish - Jag alskar dig
Swiss-German - Ich lieb Di
Tagalog - Mahal kita
Taiwanese - Wa ga ei li
Tahitian - Ua Here Vau Ia Oe
Tamil - Nan unnai kathalikaraen
Telugu - Nenu ninnu premistunnanu
Thai - Chan rak khun (to male)
Thai - Phom rak khun (to female)
Turkish - Seni Seviyorum
Ukrainian - Ya tebe kahayu
Urdu - mai aap say pyaar karta hoo
Vietnamese - Anh ye^u
m (to female)
Vietnamese - Em ye^u anh (to male)

Welsh - 'Rwy'n dy garu

Yiddish - Ikh hob dikh